در راه بیت المقدس

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبْعَثَنَّ عَلَيْهِمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ يَسُومُهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِيمٌ

 

 

راز دلار

قبلا نیز بیان شد که 9 و 11 از اعداد مقدس ماسونها هستند لذا نباید تعجب کرد اگر حادثه برخورد دو هواپیما با برج‌های دو قلوی تجارت جهانی در روز یازده از ماه نهم اتفاق بیافتاد , و سپس 911 روز بعد از آن ، حادثه بمب گزاری در مادرید به وقوع بپیوندد . طراحان این اتفاقات از سالها پیش و بر مبنای پیشگویی‌های نوستراداموس کابالیست آن را طراحی نمودند تا به زور هم که شده است پیشگویی اعقاب خود را به تحقق برسانند. لذا برج‌های دوقلوی تجارت جهانی که برمبنای الگوی دو ستون معبد سلیمان " بواز "و "جاکین" ساخته شده بود گیت و دروازه ورود ماسونها به نظم نوین جهانی گشت و به بهانه دو برج به دو کشور مسلمان حمله شد
 
ادامه ی مطلب را ببینید
 



ادامه مطلب

طبقه بندی: صهیونیزم  
برچسب ها: الی بیت المقدس یهود شیعه امام زمان  

سه شنبه 15 مهر 1393 |

یهودیان، سرسخت‌ترین دشمنان

 در این مقاله نگاهی کوتاه به سابقه‌ی تاریخی بنی اسراییل و چگونگی انحراف آنها می‌اندازیم و خواهیم دید که چه ویژگی هایی در این قوم وجود داشت که تبدیل به سرسخت‌ترین دشمن اسلام و مسلمین شدند و این عقاید خود را تا قیامت همراه خود خواهند داشت.

یهودیان، سرسخت‌ترین دشمنان

 

 
ای فرزندان اسراییل، نعمت هایی را که من به شما ارزانی داشتم و اینکه شما را بر جهانیان برتری دادم به یاد آورید.» (آیه 47 سوره بقره)
بنی اسراییل، قومی بزرگ و باسابقه ی طولانی تاریخی است که با وجود نعمتهای زیادی که خداوند در زمان حضرت موسی (علی نبینا و آله و علیه السلام) به آنها عنایت کرده و نیز انبیا و اوصیای بزرگی که برایشان فرستاده بود، در نهایت چنان دچار انحراف شدند که خداوند آنها را لعنت دائمی کرد و از آنها به عنوان بزرگترین دشمن اسلام و حق (1) یاد کرد.
 
در این مقاله نگاهی کوتاه به سابقه ی تاریخی بنی اسراییل و چگونگی انحراف آنها می اندازیم و خواهیم دید که چه ویژگی هایی در این قوم وجود داشت که تبدیل به سرسخت ترین دشمن اسلام و مسلمین شدند و این عقاید خود را تا قیامت همراه خود خواهند داشت.

سرآغاز بنی اسراییل
حضرت ابراهیم (ع) دو فرزند داشتند به نامهای اسماعیل (ع) که در مکه زندگی می کردند و نسل پیامبر اکرم و ائمه (علیهم السلام) از ایشان است؛ و اسحاق (ع) که در فلسطین زندگی می کردند و صاحب فرزندی شدند به نام یعقوب (ع) که نام دیگرشان «اسراییل» بود. حضرت یعقوب (ع)، دوازده پسر داشتند که قوم بنی اسراییل از نسل آنهاست و هر قبیله از بنی اسراییل خود را منتسب به یکی از آنها می دانستند و این قبایل را «سبط» می نامیدند.
 
پس از مرگ حضرت یعقوب یا همان اسراییل(ع)، رسالت به فرزندشان حضرت یوسف (ع) منتقل شد و ایشان در زمان مرگ، فرزندان خود را گرد هم جمع کرده و پس از حمد و ثنای پروردگار، از روزگار سختی که به آنان خواهد رسید خبر داد که مردان کشته خواهند شد و شکم زنان آبستن دریده و کودکان ذبح خواهند شد تا اینکه خداوند حق را به دست قیام کننده ای از فرزندان لاوی بن یعقوب، ظاهر کند. (2)
 
حضرت یوسف (ع) از دنیا رفتند و بنی اسراییل، 400 سال در انتظار ظهور منجی خود، رنج ها و ستم های فراوانی از سوی فرعونیان متحمل شد. کافران، بنی اسراییل را از تمام حقوق اجتماعی محروم کردند و تنها از آنها بردگی می کشیدند تا اینکه موعود آنها، حضرت موسی (ع)، ظهور کرد و آنان را نجات داد.
 
شروع بهانه های بنی اسراییلی
حضرت موسی (ع)، سالهای زیادی را صرف آموزش بنی اسراییل کردند تا آنها را از ملتی که تنها بردگی و کارگری می دانستند، تبدیل به مردمانی دانا و آماده ی حکومت کنند و تا حدودی هم در این کار موفق بودند؛ اما ویژگی هایی که در بنی اسراییل بود، نهایتا آنچه حضرت بافته بودند را پنبه کرد. در زیر، چند ویژگی قرآنی بنی اسراییل را که آنها را به انحراف کشانید، نام خواهیم برد.
 
1.مادی گرایی:
 از زمان حضرت اسحاق (ع)، تا زمانی که حضرت موسی (ع) قوم بنی اسراییل را از دریا عبور داد، آنان ملتی یکتا پرست بودند، اما در نهایت میل به پرستش خدایی که بتوانند آن را ببینند، کارشان را به آنجا رساند که از حضرت موسی (ع) خواستند خدایی برایشان بیاورد که او را ببینند! «و بنی اسراییل را از دریا گذراندیم، پس به گروهی رسیدند که بر (پرستش) بت هایی که داشتند روی آورده و گرد آمده بودند. گفتند: ای موسی! همان گونه که آنها معبودهایی دارند تو نیز برای ما معبودی قرار ده! گفت: حقّا که شما گروهی هستید که نادانی می کنید.» (3)
 
2.ضعف در ایمان:
 با وجود تلاش های بی دریغ حضرت موسی (ع) برای هدایت و آموزش بنی اسراییل، به خاطر سستی و ضعفی که در ایمان آنها وجود داشت، در نهایت وقتی حضرت از جانب خدا برای دریافت وحی به کوه طور احضار شدند، بنی اسراییل سخن پیامبر خود را باور نکردند و گفتند که از کجا بدانیم راست می گویی و دستورات را از جانب خدا می آوری؟! ما را هم با خود ببر! (4) در نتیجه ایشان مجبور شدند هفتاد نفر از معتمدان بنی اسراییل را با خود ببرند. اما قضیه به همین جا ختم نشد و وقتی آن هفتاد نفر، صدای وحی را شنیدند، باز هم قانع نشدند. «حقیقت این است که آنان از موسی بزرگتر از آن را درخواست کردند و گفتند: خدا را آشکارا به ما نشان ده! پس به کیفر ظلمشان آنها را صاعقه (آسمانی) فرا گرفت.» (5) اما سستی در ایمان بیش از اینها گریبان بنی اسراییل را گرفته بود، تا جایی که در همان زمان کوتاهی که حضرت موسی (ع) در کوه بودند، گوساله پرست شدند! «و باز پس از آنکه دلایل روشن به آنها رسید گوساله را به خدایی گرفتند، پس ما از آن نیز درگذشتیم، و به موسی برهانی روشن (و قدرتی آشکار) دادیم.»(6)
 
3.پرسشگری های جاهلانه و لجوجانه: 
اگر ماجرای دستور خداوند به بنی اسراییل برای قربانی کردن یک «ماده گاو» را خوانده باشید، مفهوم پرسشگری جاهلانه و لجوجانه را خواهید فهمید. در ابتدا خداوند تنها دستور قربانی کردن یک گاو ماده را داده بود که اگر هر گاو ماده ای که داشتند می کشتند، فرمان را اطاعت کرده بودند؛ اما بنی اسراییل هر بار جزییات بیشتری را پرسید و مدام کار خود را سختتر کرد؛ رنگش چه باشد، سنش چقدر باشد، شخم زده باشد یا نزده باشد و ... (7) همان سوالاتی که به بهانه های بنی اسراییلی مشهور است!
 
4.رد فرمان حضرت موسی (ع) :
وقتی حضرت موسی (ع) تمام تلاش خود را برای آماده سازی نیروهای بنی اسراییل کردند و وقت آن رسید تا به سرزمین «قدس» بروند و آنجا را برای خود کنند، با وجود وعده ی پیروزی که خداوند به آنها داده بود، ترسیدند و خطاب به حضرت گفتند: «ای موسی! تا آنها در آن (شهر) هستند ما هرگز وارد آنجا نخواهیم شد، پس تو و پروردگارت بروید (با آنان) بجنگید، ما حتما در همین جا خواهیم نشست.»(8) رد فرمان پیامبر یا امام هر عصر و ایمان نداشتن به وعده ی الهی، گناهی معادل کفر است که آنها مرتکب شدند و آنجا بود که حضرت موسی (ع) آنها را نفرین کرد.
 
5.تحریف کتاب آسمانی خود: 
یکی از اصلی ترین دلایل انحراف بنی اسراییل، دست بردن در کتاب تورات بود. این کار آنها باعث شد تا آموزه های اصیل تورات به دست فراموشی سپرده شود و جعلیاتی که دنیاپرستان وارد دین کرده بودند، پررنگ و زیبا جلوه کند. «سخنان (خدا) را از موضعش تحریف می کنند.»(9)
 
6.نژادپرستی:
 از مطالعه تاریخ و شرح حال بنی اسراییل در قرآن و کتب تاریخی، چنین استفاده می شود که یکی از عقاید لاینفک زندگی یهود در تمام اعصار، اعتقاد به نژاد پرستی و برتری یهود بر سایر اقوام بوده و هست، همانگونه که در پروتکل صهیونیزم آمده است:
«میان قوم ما و غیریهودیان تفاوت های قابل توجهی از لحاظ استعدادها و توانایی ها وجود دارد و همین امر موجب می شود که قوم ما از بالاترین میزان انسانیت برخوردار باشد و غیریهودیان اگرچه به ظاهر چشمانشان باز است ولی چیزی نمی بیند.»(10)
 
برخی دیگر از ویژگی های بنی اسراییل که در نهایت آنها را قومی منحرف و دشمن حق ساخت عبارتند از:
عهد شکنی، سنگدلی، فراموشی دستورات خدا، خیانتکاری (11)، ناتوان و دست بسته دانستن خدا، کفر و سرکشی، پراکندن فساد در زمین (12)، رباخواری (13)، و مانند اینها که در نهایت سبب شد تا خداوند درباره آنها بفرماید: «بى گمان، سرسخت ترين مردم را در دشمنى با مومنان، یهوديان و مشرکان خواهى يافت...» (14)
 
پی نوشت:
1.      به طور مسلّم، دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهى یافت. (آیه 82 سوره مائده).
2.کتاب تبار انحراف، مهدی طائب، ص 98.
3.آیه 138 سوره اعراف.
4.ر.ک. تفسیر قمی، ج 1، ص 241؛ به نقل از کتاب تبار انحراف، ص 149.
5.آیه 153 سوره نساء.
6.همان.
7.آیات 68 تا 70 سوره بقره.
8.آیه 24 سوره مائده.
9.آیه 13 سوره مائده.
10.مصطفی قویدل، یهود در قرآن، به نقل از مقاله «عبرتی از علل و عوامل انحرافات یهود در قرآن»، فاطمه ژیان
11.آیه 13 سوره مائده: ولی بخاطر پیمان شکنی، آنها را از رحمت خویش دور ساختیم و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم سخنان (خدا) را از موردش تحریف می کنند و بخشی از آنچه را به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند و هر زمان، از خیانتی (تازه) از آنها آگاه می شوی، مگر عده کمی از آنان...
12.آیه 64 سوره مائده: و یهود گفتند: دست خدا در بند است (هم در مرحله تشریع و از این روست که احکام دین چه در تورات و غیر آن قابل نسخ نیست، و هم در انفاق به مردم، و گرنه چرا مؤمنان همه فقیرند و خود از مردم وام می خواهد)، دست های خودشان در بند باد و به سزای گفتارشان از رحمت خدا دور باشند! بلکه هر دو دست (قدرت) او همواره باز است و قدرت کامله او همیشه محفوظ است (احکام و شرایع را نسخ می کند و نسبت به دوستان و دشمنان، در دنیا و در آخرت) هر گونه اراده نماید انفاق می کند. و حتما آنچه به سوی تو از جانب پروردگارت نازل شده بر سرکشی و کفر بسیاری از آنان خواهد افزود. و ما میان آنان ( یهود و نصاری و فرقه های آنها با یکدیگر ) تا روز قیامت دشمنی و کینه افکنده ایم هر بار آتشی را برای جنگ (با مسلمانان) افروختند خداوند آن را خاموش نمود. و آنها در روی زمین راه فساد می پویند، و خداوند مفسدان را دوست ندارد.
13.آیه 161 سوره نسا: و ربا می گرفتند با اینکه از آن نهی شده بودند و اموال مردم را به ناحق می خوردند و ما برای کفر پیشگان از آنان عذابی دردناک آماده کرده ایم.
14.آیه 82 سوره مائده.
ترجمه آیات با استفاده از نرم افزار قرآن کریم موجود در سایت تدبر
 
منبع: موعود
مستور- پژواک
مصاف


طبقه بندی: یهود  
برچسب ها: الی بیت المقدس یهود شیعه امام زمان  

سه شنبه 15 مهر 1393 |

مهدی موعود در تورات

 

پاسخ به این سوال را در فصل 17 آیه 20 از کتاب پیدایش تورات جستجو می‌کنیم ، آیه ای که دل هر انسان حقیقت طلبی را با نور الهی منور ساخته و لرزه بر اندام و بنیانهای فکری دشمنان اهل بیت (ع) می‌اندازد

 

مهدی موعود در تورات

 

 

در میان کتب دینی یهود، آیات مربوط به منجی کمتر دستخوش تحریف ودستبرد متخاصمان قرار گرفته است.

  برخی این امر را ناشی از گرایش شدید یهودیان به منجی دانسته آنچنان که "هارامبام" (موشی بن میمون) از بزرگان و اکابر یهود می گوید:

  "هر فرد یهودی که به ماشیح معتقد نباشد و یا چشم به راه آمدنش نباشد منکر بیانات موسی و سایر پیامبران بنی اسرائیل است(1)

 

  برخی نیز خنثی بودن و عدم دخالت این آیات ، در زندگی خاخام ها و حاکمان یهود را عامل در امان ماندنشان از تحریف می دانند .

  عده ای بر این عقیده هستند که آنچه یهودیان را در تمام برهه های تاریخ پر فراز و نشیبشان هماره متحد نگاه داشته اعتقاد ایشان به ظهور منجی (ما شیح) بوده است  برخی دیگر نیز این امر- مصون ماندن نسبی آیات مربوط به آخر الزمان- را از معجزات الهی می پندارند .

  دلیل هرچه باشد نتیجه این است که در میان کتب دینی یهود و پیامبران بنی اسرائیل شاهد فراز های بسیاری هستیم که به موضوع آخر الزمان ، نشانه ها ، و شخص موعود اختصاص دارد و حتی در برخی کتب مانند زبور حضرت داوود(ع) مسائل آخر الزمانی و نشانه های منجی یک سوم این کتاب را در بر گرفته است.

  تعدادی از این آیات ، به ظهور حضرت مسیح (ع) دلالت داشته و با شخص ایشان تطابق فراوان دارد لیکن در بررسی شکلی و محتوایی برخی آیات عهد عتیق به مواردی بر می خوریم که به طرز عجیب و باور نکردنی با مسائل مربوط به منجی شیعیان حضرت بقیه الله الاعظم (عج) همخوانی کامل دارد.

  به گونه ای که جای هیچ تردیدی را برای هر انسان منصفی باقی نمی گذارد.

 

  از اسفار پنجگانه تورات در سفر(sefr) پیدایش آمده است:

  خدا وند بر ابراهیم ظاهر گشته گفت: به ذریه تو این زمین را می بخشم ،تمام این زمین را که می بینی به تو و ذریه تو تا به ابد خواهم بخشید "2)

  آیاتی از این دست سبب شده است تا برخی یهودیان ،  تمامی زمین را ارث پدری خود دانسته و اندیشه های صهیونیستی مستخرج از این آیات تجاوز به دیگر سرزمین ها را جایز بشمارد.

 

  و در جایی دیگر خطاب به ابراهیم (ع) داریم:

 

  1.  
     
    " تورا بسیار بار ور گردانم و امتهای بسیار از تو پدیدار کنم ،پادشاهان از تو بوجود آیند. را در میان خویش و تو و ذریه بعد تو استوار گردانم که نسل بعد از نسل جاودانی باشد "

 

ودر فرازی دیگر خداوند خطاب به حضرت ابراهیم اورا پدر امتها می نامد:

 

  1.  
     
    " نام تو بعد از این آبرام  خوانده نشود بلکه نامت آبراهیم خواهد بود زیرا تو را پدر امتهای فراوان گردانیدم. (3)

 در آیه ای دیگر خداوند علاوه بر اشاره به وراثت زمین به صالحان در آخر الزمان سخن از ذریه کثیر ابراهیم (ع) می کند:

 

4.     به سوی آسمان بنگر- ستارگان را بشمار اگر خواهی  ذریه تو نیز چنین خواهد بود ، تورا از کلدانیان(بین النهرین) بیرون آوردم تا زمین را به ارث تو بخشم (4)

 

  چنان که مستحضر هستید در آیه اول خداوند متعال وعده حکمرانی ذریه حضرت ابراهیم بر جهان را می دهد و در آیه بعدی آنرا عهدی بین خود و ابراهیم (ع) معرفی می نماید.

  به راستی عهد میان حضرت ابرهیم و خداوند متعال چیست؟ در خواست این نبی الهی از خدا چه بوده است؟ وراثت زمین به ذریه او؟

 

 بی شک بهترین راه پاسخ به چنین سوالاتی نگاه به کلام الله مجید است چنانکه قرآن برخی موارد فوق را تایید نموده و پرده از رازی بزرگ برمی دارد، آنجا که در تایید آیه سوم :

 

  "تورا پدر امتهای فراوان گردانیدم "

 

  می فرماید:

 

  "...مله ابیکم ابراهیم و هو سمئکم المسلمین من قبل و فی هذا ..."

 

  "از آیین پدرتان ابراهیم پیروی کنید ،خداوند شمارا در کتابهای پیشین ودر این کتاب مسلمان نامید".(5)

 

  ولی نکته بسیار بسیار مهم در آیه چهارم است که سخن از عهدی بین خدا و ابراهیم (ع) می رود، این موضوع به طرز عجیبی در قرآن پاسخ داده شده است چنانکه می خوانیم:

 

  " و اذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمت فاتمهن  قال انی جاعلک لناس اماما قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین"

 

  "هنگامی که پروردگار ابراهیم،اورا با دستوراتی آزمود و او به طور کامل از عهده آنها برآمد،خداوند به او فرمود:من تورا امام و پیشوای مردم قرار دادم.ابراهیم گفت:از دودمان و ذریه من نیز امامانی قرار بده ، خداوند فرمود "(6)

 

  پس در واقع عهد بین حضرت حق و پیامبرش رسیدن افرادی خاص از ذریه ابراهیم (ع) به مقام امامت است که شامل ستمکاران نمی شود، چرایی پاسخ خداوند نسبت به در خواست حضرت ابراهیم مبنی بر امام قرار دادن ذریه اش را می بایست اینگونه واکاوی نمود.

 

  پسران حضرت ابراهیم دو تن بودند ،یکی اسحاق که از همسرش ساره ، و دیگری اسماعیل که از کنیزی به نام هاجر بود ، دلیل ازدواج حضرت ابراهیم با هاجر نازایی ساره بود که البته خداوند بعد ها حاجت ساره را نیز مستجاب نموده و از او اسحاق به دنیا آمد.

 

  یهودیان خود را از نسل اسحاق می دانند چراکه لقب فرزند اسحاق ، یعنی یعقوب "اسرائیل به معنای بنده خدا" بود لذا بنی اسرائیل یعنی فرزندان یعقوب.

 

  در ضمن یهودیان فرزند  حضرت ابراهیم را که وسیله آزمایش او قرار گرفت (قربانی شدن) اسماعیل نمی دانند بلکه معتقدند  اسحاق بوده است که به چنین مقامی نائل گشته.

 

 این در حالی است که رسول الله و امیر المومنین و به تبع آن ائمه و سادات  از نسل اسماعیل (ع)هستند.

 

  حال سوالی که پیش می آید این است که کدام دسته از ذریه حضرت ابراهیم (ع) هستند که به سبب ستمکاری مقام والای امامت که خدا در قرآن آن را بالاتر از پیامبری می داند را از دست داده و این مقام به  آنها نمی رسد؟ ودیگر اینکه این دلایل را چون از قرآن است برای بحث با یهودیان کافی ندانید لیکن پاسخ به این دو مسئله را در فصل 17 آیه 20 از کتاب پیدایش تورات جستجو می کنیم ، آیه ای که دل هر انسان حقیقت طلبی را با نور الهی منور ساخته و لرزه بر اندام و بنیانهای فکری دشمنان اهل بیت (ع) می اندازد:

 

  " اما در مورد اسماعیل تقاضای تورا اجابت فرمودم ،اینک او را برکت داده بار ور گردانم، او را بسیار کثیر گردانم و12 امام از وی پدید آیند و امتی عظیم از وی بوجود آورم"

  آری تقاضای حضرت ابراهیم مبنی بر نائل آمدن افرادی از ذریه ایشان به مقام امامت اینگونه در خود تورات پاسخ داده می شود ،و جالب تر اینکه  کلمه امام در قرآن مجید ۱۲ مرتبه  تکرارشده است! کدام انسان جوینده معرفت وحقیقت است که  با این لایل به حقانیت تشیع پی نبرد؟

  آری خداوند عهدش با ابراهیم و پاسخ به خواست او را در ذریه اسماعیل قرار داد و جالب اینجاست که با آوردن عبارت" ... و امتی عظیم از وی بوجود آورم " مشخصا به اسلام عزیز اشاره می فرماید چراکه تعداد کل یهودیان جهان (فرزندان اسحاق) تنها 14 میلیون نفر تخمین زده می شود در حالی که امت مسلمان با یک میلیارد و نیم نفر انسان پس از مسیحیت بیشترین پیروان در جهان را به خود اختصاص داده و حتی اگر تعداد شیعیان جهان (تقریبا 200 میلیون نفر) را در نظر بگیریم باز هم شاهد فاصله ای آشکار هستیم.

  مگر نه اینکه خدا در تورات خطاب به ابراهیم فرمود :

  "به سوی آسمان بنگر، ستارگان را بشمار، اگر خواهی  ذریه تو نیز چنین خواهد بود "

  گویا این آیه در تورات تفسیر سوره کوثر است . آری کلامی نورانی تورات و قرآن منشا یکسان دارد  و البته اشاره به حقانیت تشیع و ظهور امام زمان فقط به سفر پیدایش مربوط نمی شود چنانکه در دیگر کتب عهد عتیق نشانه های فراوان آخر الزمانی داریم که عینا  مصادیق آنها در آیات و روایات اسلامی نیز موجود است  برای نمونه به موارد زیر توجه فرمایید:

 

   "و نهالی از تنه "یسی"( از نام های پدر حضرت داوود) بیرون آمده ،شاخه ای از ریشه هایش خواهد شکفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت، مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد و به جهت مظلومان زمین ،به راستی حکم خواهد نمود...کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت .... گرگ با بره سکونت خواهد نمود و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر با هم و طفل کوچکی آنها را خواهد راند... در تمامی کوه مقدس من، ضرر و فسادی نخواهند کرد،زیرا که جهان از معرفت خدا پر خواهد شد". (7)

 

 

 * گفتنی است نسب حضرت حجت از سمت مادر بزرگوارشان نرجس خاتون به شمعون ابن هممون صفا می رسد که وی  پسر عمه حضرت مریم مادر حضرت عیسی (ع) بوده است و جالب اینکه هردو این بزرگواران از نسل داوود پیامبر بوده اند . سایر موارد مطروحه در این آیه را نیز عینا در روایات اسلامی داریم  به عنوان نمونه امام حسن مجتبی (ع) میفرمایند: در هنگام ظهور درندگان با هم به سادگی خواهند زیست (و التسلعت السباع) و بز شاخدار به بز بدون شاخ حمله نخواهد کرد و...

    "یهوه صبا یوت چنین می گوید: یک دفعه دیگرآسمانها و زمین و دریا و خشکی را متزلزل خواهم ساخت و تمامی امت ها رامتزلزل خواهم ساخت و آنگاه  فضیلت جمیع امت ها خواهد آمد ... این خانه را از جلال خود پر خواهم ساخت."(8)

 

    "امیر عظیمی که برای پسران تو ایستاده نامش "ایستاده" است خواهد برخاست... بسیاری از آنان که در خاک خوابیده اند،بیدار خواهند شد..."(9)

    *   در این آیه به وضوح به لقب حضرت بقیه الله  به نام "قائم" به معنی "ایستاده" اشاره می شود و در ادامه نیز رجعت مومنان هنگام ظهور امام زمان (عج) مطرح می گردد (فراز هایی از دعای عهد: خدایا اگر مرگ ، که آنرا برای تمامی بندگانت مقدر فرموده ای  میان من و او – امام زمان- فاصله انداخت ، پس مرا-هنگام ظهورش- زنده گردانده از قبرم خارج کن ...  )

    "آناکه بسیاری را به راه عدالت رهبری می کنند، مانند ستارگان خواهند بود تا ابدالاباد. اما تو ای دانیال کلام را مخفی دار کتاب را تا زمان آخر مهر کن بسیاری به سرعت "تردد" خواهند کرد."(10)

     "خوشا به حال آنان که انتظار کشند"(11)

    *   افضل الاعمال انتظار الفرج(از روایات شیعی : انتظار فرج از بهترین اعمال است)

    "سلطنت و جلال و ملکوت به او داده شده تا جمیع قوم ها و امت ها و زبانها او را خدمت کنند.سلطنت اوجاودانی و بی زوال است و ملکوت او زایل نخواهد شد."(12)

     "از  کتاب حیقوق نبی : اگر چه تاخیر نماید، برایش منتظر باش زیراکه البته خواهد آمد و درنگ نخواهد نمود... بلکه جمیع امت ها را نزد خود جمع می کند و تمامی قوم ها را برای خویشتن فراهم می آورد."(13)

    *   در عیون الاخبار ج 1 ص 134آمده است حضرت حیقوق نبی که در تویسرکان مدفون است از منتظران سرسخت حضرت حجت بوده و شعار دائمش "الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم " بوده است . ایشان در کتاب خود که شامل سه باب است با مضامینی واضح به رستگاری مومنین و بعثت حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) به عنوان خاتم النبین بشارت می دهند.امام رضا (علیه السلام) نیز در مجلس مامون از جاثِلیق که ازعلما و بزرگان قوم یهود بوده است، سوال می فرمایند: آیا سخن او را درباره ظهور حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) در تورات دیده ای؟ گفت آری و تصدیق می کنم.گفتنی است پیکر مطهر آن نبی بزرگ و منتظر حضرت صاحب الزمان (عج) به شکلی معجزه آسا در سال ۱۳۷۲ (ه.ش) در جریان حفری های چند تن یهودی در مرقد مطهرشان  در تویسرکان سالم نمایان شد. 

   شاید بیشترین اشارات به ظهور و آخر الزمان را باید در زبور حضرت داوود (ع) جستجو نمود تاجایی که از 150 بخش آن 35 و برخی 55 بخش را مربوط به آخر الزمان می دانند.

    لذا بی سبب نیست که خداوند متعال در کلام الله مجید هنگام اشاره به سرنوشت مومنان در آخر الزمان توجه ما را به زبور جلب می نماید:

    " و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون "

    "و به راستی در زبور پس از تورات  نوشتیم که بنگان صالح ما وارثان زمین خواهند بود"(14)

    لذا جای شگفتی ندارد اگر مضمون همین آیه قرآن را در زبور هم ببینیم:

     "  شروران منقطع خواهند شد اما  ، بعد از اندک زمانی شروری نخواهد بود و حلیمان وارث زمین خواهند گشت و میراث آنها خواهد بود تا ابد الاباد. خداوند صالحان را تایید می کند ، خدا روزی کاملان را می داند و روزی ایشان خواهد بود ، تا ابد نسل شروران منقطع شده  و در آن تا ابد سکونت خواهند نمود ، جان او در نیکویی شب را به سر خواهد برد و ذریه او وارث خواهند شد."(15)

       "و او قوم تو را به عدالت داوری خواهد نمود و مساکین تو را انصاف و فرزندان فقیر را نجات خواهد داد و ظالمان را زبون خواهد ساخت. در زمان او صالحان خواهند شکفت و وفور سلامتی خواهد بود و حکمرانی خواهد کرد از دریا تا در یا و از نهر تا اقصای جهان."(16)

    *    در بحارالانوار علمه مجلسی ج 53 ص 62 آمده است:  پس از ظهور بر روی زمین کور،فلج و زمینگیری باقی نخواهد ماند(وفور سلامتی).

   "جمیع سلاطین او را تعظیم خواهند کرد و جمیع امتها او را بندگی خواهند نمود.زیرا چون مسکینی استغاتثه کند،او رهایی بخشد و جان های مساکین را نجات خواهد داد."(17)

 

 "اسم او تا ابد بماند،اسمش چون آفتاب باقی بماند،در او مردمان برکت خواهند یافت و تمامی قبایل او را خجسته خواهند گفت، و نام او تا ابد متبرک باد و تمامی زمین از جلالش پر شود."18)

 "برای خداوند منتظر باش ، قوی شو، او دلت را تقویت خواهد کرد...ای همگان که برای خدا انتظار می کشید منتظر خدا باش طریق اورا نگه دار تا ."(19)

 امتها شادی و تنرنم خواهند کرد زیرا که قوم ها را به انصاف حکم خواهد کرد،آنگاه زمین محصول خود را خواهد داد،اما صالحان شادی کنند و در حضور خدا به وجد آیند و به شادمانی خرسند شوند 

او قوم تورا به عدالت داوری خواهد نمود. و مساکین تو را به انصاف ،مساکین قوم را دادرسی خواهد کرد و فرزندان فقیر را نجات خواهد داد. در زمان او صالحان خواهند شکفت و وفور سلامتی خواهد بود

  او حکمرانی خواهد کرد از دریا تا دریا و از نهر تا اقصی نقاط جهان،فراوانی غله در زمین برقله کوه ها خواهند رسید، اهل شهر ها مثل علف زمین نشو و نما خواهند کرد،جمیع امتهای زمین او را خوشحال خواهند خواند."(20)

*  اشاره به برخی از نشانه های آخر الزمان که در روایات شیعی نیز موجود است  مبنی بر افزایش جمعیت شهر نشینان نسبت به جمعیت روستایی و یا فراوانی نعمات و محصولات کشاورزی پس از ظهور و.. 

 

     "شمشیر دو دمه در دست ایشان است تا از امتها انتقام بکشد ."(21)

 

*     در این فراز نیز به طرز شگفتی به ذوالفقار امیرالمومنین (ع)که طبق روایات شیعی دردست حضرت بقیه الله (عچ)است اشاره می شود.

  ۱۱ امام بزرگوار از ذریه ابراهیم (ع)را به خاک و خون کشیدند و حق الله و بندگانش زائل نمودند لیکن دوازدهمین ایشان همو که آخرین ذخیره الهی است پرچم حق را بر بام را گیتی خواهد کوفت.

  آنچه از نظر گرامیتان گذشت مشتی بود نمونه خروار وگرنه نشانه هایی از این دست برای اهل فهم و حق طلبان بسیار است ان شا الله به زودی به نشانه ها و حقانیت وجودی حضرت در دیگر ادیان نیز اشاره خواهد شد.

  به امید ظهور مولی و سرورمان حضرت صاحب الزمان (عج)که صد البته نزدیک است .

  علی اکبر رائفی پور 

  پینوشت:

 

 

 

 

  1.  نشریه بینا- نشریه کلیمیان ایران- سال اول (1378 )شماره 4
  2.  (باب 12- فراز 7)
  3. (باب17-فراز20) و (باب18-فراز18). آنچنان که در منابع دینی یهود آمده است خدا پس از امتحان حضرت ابراهیم و سارا به خاطر سربلند بیرون آمدن از این آزمون الهی به نام های ایشان "ه" اضافه فرمود و آبرام و سار به ابراهیم و ساره بدل گشتند(13-15) (15-5 تا 8).
  4.  سوره حج آیه 78
  5.   سوره بقره آیه 124
  6.   کتاب اشعیای نبی (فصل11 بندهای 1 تا 10)
  7.   کتاب حجی نبی(فصل 2 بندهای 6 تا 9)
  8.  کتاب دانیال نبی (فصل 12 - 1،12)
  9.   کتاب دانیال نبی (فصل 12-3و4)
  10.   کتاب دانیال نبی (فصل 12-12)
  11.   کتاب دانیال نبی (فصل 7- 12 و14)
  12.  کتاب حیقوق نبی(2-3تا 5) واژه حیقوق(Hayaghogh) که در زبان عِبری «حَبَقُوق» تلفظ می گردد که به معنای در آغوشگرفته می باشد. علت نامگذاری ایشان به این نام چنین بود که وی در اوان کودکی ازدنیا می رود و الیاس نبی (علیه السلام) او را در آغوش خود گرفته، دعا می کنند و از خدای متعال می خواهند که آن حضرت را دوباره زنده نماید. در مفاتیح الجنان در شرح اعمال ام داود، امام صادق (علیه السلام) به نام آن حضرت اشاره می فرمایند
  13.  سوره انبیا آیه 105
  14.  مزمور 37  بند های 9-11-12-17-18-27-29
  15.  مزمور 72  بند های 2و4و7و8
  16.  مزمور 72  بند های 11و13  
  17.   مزمور 72  بند های17و19
  18.  (مزمور 69  بند 3 )، ( 130  بند 5و6 )
  19.  (مزمور 67  بند 4 )، (مزمور 68  بند 3 )، (مزمور 72  بندهای 2و4و7و8و16و17و149 )
  20.  

 

 نویسنده:علی اکبر رائفی پور

 مصاف



طبقه بندی: امام زمان  
برچسب ها: الی بیت المقدس یهود شیعه امام زمان  

سه شنبه 15 مهر 1393 |

اندیشه‌های مهدوی امام خمینی در بنیان‌گذاری انقلاب اسلامی

 

 

امام خمینی(ره) انقلاب ایران را

برگرفته از قیام امام حسین(ع) و

مسیر حرکت آن را در راستای اتصال

به حکومت عدل امام عصر(عج) می‌دانستند.

اندیشه‌های مهدوی امام خمینی در بنیان‌گذاری انقلاب اسلامی

موضوع ظهور و انتظار فرج و موضوعات مرتبط به آن مباحثی است که پس از غیبت کبرای امام

عصر(عج) پیوسته و به فراخور شرایط اجتماعی و سیاسی نظام های حاکم بر مسلمین مطرح بوده است

چراکه این موضوع نه فقط در اندیشه شیعه بلکه در کل جهان اسلام در اشکال مختلف جزء بنیادی‌ترین و

زنده‌ترین مسائل دینی، اعتقادی و اسلامی بخصوص از منظر مکتب اهل بیت(ع) است، از این رو علما و

صاحب نظران عرصه دین مبین اسلام بر اساس نیاز و اقتضائات جامعه زمان خود از آن سخن گفته اند. 

در میان دیدگاه‌های مطرح شده از سوی علمای اسلام نظریات و سخنان امام خمینی(ره) به جهت موفق شدن

در پایه ریزی و استقرار نظامی مبتنی بر آموزه های مهدوی از اهمیت به سزایی برخوردار است. 

امام خمینی (ره) از کسانی است که جریان ظهور مصلح کل و عدل‌گستر جهانی را هم در آثار و اندیشه

متجلی کرده و هم در میدان عمل درباره مهدویت از جنبه‌های مختلف به طور زنده، آموزنده و کارآمد سخن

گفته و به مورد اجرا گذاشته است. 

انتظار قیام یک مصلح بزرگ جهانی، انتظار انقلاب و دگرگونی و تحولی است که وسیع‌ترین و اساسی‌ترین

انقلاب‌های انسانی در طول تاریخ بشر است. 

انقلابی که عمومی، همگانی و جهانی است و تمام شئون و جوانب زندگی انسان‌ها را شامل می‌شود، در این

میان انقلابی که بیش از هر انقلاب دیگری در مسیر انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) ولو در سطح

منطقه‌ای و ملی قدم نهاده است، انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ می‌باشد. 

انقلاب اسلامی ایران نمونه و الگوی بسیار کوچکی از حکومت عدل و داد حضرت مهدی (عج) است،

مبانی فکری و نظری، اهداف و عوامل ایجاد کننده انقلاب، رهبری و چشم انداز آینده‌ی آن چیزی است که

این دو انقلاب را بیش از پیش به هم شبیه می‌سازد و انقلاب اسلامی ایران در جایگاه نمونه کوچکی از

انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج) مطرح می‌گردد. 

بی شک در بحث بررسی نقش انقلاب اسلامی ایران در زمینه سازی برای ظهور، بیش از هر چیز تحقیق و

تدبر در دیدگاه‌های امام خمینی(ره) به عنوان بنیانگذار بزرگ این انقلاب در این موضوع ضروریست. 


همراهی مردم با دیدگاه‌های منتظرانه امام خمینی(ره) 

امام خمینی (ره) همیشه انقلاب اسلامی در ایران را نسخه ای برگرفته از قیام اباعبدالله الحسین (ع) می

دانستند و بر این موضوع تاکید داشتند که مسیر حرکت انقلاب باید همیشه در راستای اتصال به حکومت

عدل امام عصر(عج) قرار داشته باشد. 

همانگونه که امام خمینی (ره) در عمل و بیانات خود به روشنی خطوط اصلی انقلاب را برای همگان ترسیم

کرده و اهداف تعالی بخش آنرا توسعه می دادند و مدام به راهبردهای نظام برای رسیدن به جامعه مورد

نظر امام عصر (عج) تاکید کرده و انقلاب را در چهارچوب های آن راهبری می کردند، مردم ایران نیز با

ایمان قلبی به دیدگاه های منتظرانه آن بزرگوار در اتصال جامعه به حکومت مهدوی تلاش می کردند و در

حقیقت همین ایمان مردم به دیدگاه های امام راحل بود که باعث می شد انقلاب اسلامی از کوران توطئه های

اوایل انقلاب و دروان جنگ سربلند بیرون بیاید. 

نمونه عینی و مشهور ایمان مردم به دیدگاه‌های منتظرانه امام خمینی (ره) در شعاری تجلی می یافت که

همگان با باور قلبی آن را تبدیل به دعایی برای استمرار حرکت منتظران مهدی(عج) تبدیل کرده و قرائت

می نمودند و آن شعار و دعا این بود؛ «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار» که این شعار و دعا

در بعد محتوایی خود بعد از رحلت آن حضرت به شعار و دعای «خدایا خدایا تا انقلاب مهدی از نهضت

خمینی محافظت بفرما» تغییر یافت. 

در حقیقت در بطن و عمق این شعار دعاگونه یک باور دینی نهفته است که ناشی از شناخت و ایمان مردم به

دیدگاه های رهبر و مقتدایشان در خصوص امام عصر(عج) و مسیر حرکت انقلاب اسلامی است. 

ترسیم مسیر حرکت انقلاب در جهت زمینه سازی ظهور در آغازین ماه های پیروزی انقلاب و در دوازدهم

تیر 58 امام مسیر حرکت انقلاب در زمینه سازی ظهور را اینگونه بیان می کنند "انتظار فرج، انتظار

قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا بکند و مقدمات ظهور انشاالله تهیه

بشود. " 
ایشان در همین روز و در فراز دیگری می فرماید «امیدوارم که این نهضت و این انقلاب منتهی بشود به

ظهور امام عصر سلام الله علیه و امیدوارم که این انقلاب ما به همه دنیا و برای همه مستضعفین ‚ برای

نجات همه مستضعفین به همه دنیا صادر بشود و همه همان را که برای شما هست و غلبه کردید بر دشمن

اسلام و دشمن ملت‚ مستضعفین هم غلبه کنند بر مستکبرین» (1) 

تعمق در این سخنان در آغازین روزهای انقلاب اسلامی نشان می دهد که از آغاز انقلاب مسیر حرکت آن

به منظور زمینه سازی برای ظهور امام عصر(عج) در اندیشه بنیانگذار انقلاب متجلی و مستحکم بود و در

ماههای آغاز پی ریزی شالوده نظام اسلامی آن حضرت توجه داشتند تا مهندسی ساختار حکومت در مسیر

نیل به اهداف امام عصر(عج) به عنوان امام حاضر باشد. 


راهبری و نگهبانی از مسیر انقلاب در زمینه سازی ظهور

امام خمینی (ره) پیوسته دقت می کردند تا موضوع صدور انقلاب اسلامی به عنوان یک اصل اساسی در

زمینه سازی ظهور در مسیر کمک به مستضعفین عالم با شد و در این مسیر انقلاب اسلامی ایران مدافع

تمامی مظلومان و مستضعفان جهان بود بطوریکه آن حضرت به تمامی موضوعات بین المللی توجه داشتند

و هر جا بر مظلومی ظلمی روا می شد سریع عکس العمل نشانم داده و ملت را به هوشیاری و دفاع از

مظلومان هر چند غیر مسلمان فرا می خواندند. 

بنیانگذار بزرگ انقلاب اسلامی بسان ناخدای یک کشتی هیچگاه از مسیر حرکت نظام در زمینه سازی

ظهور امام عصر غافل نبود چنانچه در ماههای پایانی عمر با برکت خود در جمع مسئولان نظام فرمودند:

«مسوولان ما باید بدانند که انقلاب ما محدود به ایران نیست، انقلاب مردم ایران نقطه شروع انقلاب بزرگ

جهان اسلام به پرچمداری حضرت حجت - ارواحنا فداه - است که خداوند بر همه مسلمانان و جهانیان منت

نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد. 

مسایل اقتصادی و مادی اگر لحظه ای مسئولین را از وظیفه ای که بر عهده دارند منصرف کند‚ خطری

بزرگ و خیانتی سهمگین را به دنبال دارد. 

باید دولت جمهوری اسلامی تمامی سعی و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمایند‚ ولی این بدان

معنا نیست که آنها را از اهداف عظیم انقلاب که ایجاد حکومت جهانی اسلام است منصرف کند.»(2) 

آن چه از این سخنان هویداست میزان تعهد امام به نقش انقلاب در زمینه سازی ظهور و استمرار حرکت آن

در این مسیر است، همانگونه که در این سخنان حتی یک لحظه غفلت از این مسیر را جایز نمی دانند و

تمامی مشکلات پیش روی مملکت را در حاشیه این هدف بزرگ مورد ارزیابی و اهمیت قرار می دهند. 

تبیین نقش انتظار سازنده در دوران انقلاب اسلامی
از منظر امام خمینی (ره) انتظار فرج به معنی سکون و بی تحرکی و انتظار خالی صرف نیست، آن

حضرت انتظار را یک حرکت تهاجمی به سمت ظهور تعریف می کردند و این حرکت را نه فقط در شخص

منتظر بلکه در ابعاد بزرگ اجتماعی و سیاسی و در اندازه های یک مملکت و دنیا ارزیابی می کردند و

خود نیز در اجرای این اندیشه پیشرو بودند. 

ایشان استخراج انتظار سازنده را منوط به اعمال منتظرانه حقیقی می دانستند بطوریکه بعد از قرنها انتظار

منفعلانه با ارائه تعریف جدید ی از انتظار جامعه ایران اسلامی را بیدار کرده و مسیر انقلاب را نیز بر این

اساس طرح ریزی کردند. 

امام خمینی در این خصوص می فرمایند: «اینطور نیست که حالا که ما منتظر ظهور امام زمان سلام الله

علیه هستیم پس دیگر بنشینیم در خانه هایمان ‚ تسبیح را دست بگیریم و بگوییم عجل علی فرجه. 

عجل‚ با کار شما باید تعجیل بشود‚ شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او. 

و فراهم کردن اینکه مسلمین را با هم مجتمع کنید‚ همه با هم بشوید‚ انشای الله ایشان ظهور می کند. (3) 

حتی امام خمینی (ره) در اعلام موضع و دیدگاهی صریح به مقابله با القاء نظریات سطحی از انتظار برای

ایجاد تصویری منفعلانه از اسلام و تفکر مهدوی توسط برخی می پردازند و بیان می کنند که‌: «بعضی ها

انتظار فرج را به این می دانند که در مسجد‚ در حسینیه‚ در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان سلام

الله علیه را از خدا بخواهند. 

اینها مردم صالحی هستند که یک همچو اعتقادی دارند بلکه بعضی از آنها را که من سابقا می شناختم بسیار

مرد صالحی بود‚ یک اسبی هم خریده بود‚ یک شمشیری هم داشت و منتظر حضرت صاحب سلام الله علیه

بود. 

اینها به تکالیف شرعی خودشان هم عمل می کردند و نهی از منکر هم می کردند و امر به معروف هم می

کردند لکن همین‚ دیگر غیر از این کاری / را / ازشان نمی آمد و فکر این مهم که یک کاری بکنند نبودند. 

یک دسته دیگری بودند که انتظار فرج را می گفتند این است که ما کار نداشته باشیم به این که در جهان چه

می گذرد‚ بر ملت ها چه می گذرد‚ بر ملت ما چه می گذرد‚ به این چیزها ما کار نداشته باشیم. 

ما تکلیف های خودمان را عمل می کنیم‚ برای جلوگیری از این امور هم خود حضرت بیایند انشای الله

درست می کنند. دیگر ما تکلیفی نداریم‚ تکلیف ما همین است که دعا کنیم ایشان بیایند و کاری به کار آنچه

در دنیا می گذرد یا در مملکت خودمان می گذرد نداشته باشیم. اینها هم یک دسته ای‚ مردمی بودند که

صالح بودند. (4) 

ایمان امام خمینی (ره) در مسیر انتخابیش برای انقلاب اسلامی در طی مسیر زمینه سازی برای ظهور

هیچوقت دچار تردید و کمرنگی نشد بطوریکه آن حضرت در هر موقعیتی با شجاعت تمام از این موضع

صحبت کرده و دنیا را به آن توجه می دادند. 

«ما با خواست خدا دست تجاوز و ستم همه ستمگران را در کشورهای اسلامی می شکنیم و با صدور

انقلابمان که در حقیقت صدور انقلاب راستین و بیان احکام محمدی (ص) است‚ به سیطره و سلطه و ظلم

جهانخواران خاتمه می دهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی مصلح کل و امامت مطلق حق امام

زمان - ارواحنا فداه هموار می کنیم.»(4) 


منابع و مأخذ: 
(1) صحیفه نور ج ۷ صفحه ۲۵۵ تاریخ: ۱۲/۴/۱۳۵۸ 
(2) صحیفه نور ج ۲۱ صفحه ۱۰۸ تاریخ: ۲/۱/۱۳۶۸ 
(3) صحیفه نور ج ۱۸ صفحه ۱۹۵ تاریخ: ۱/۱۰/۱۳۶۲ 
(4) صحیفه نور ج ۲۰ صفحه ۱۹۶ تاریخ: ۱۴/۱/۱۳۶۷ 
(5) صحیفه نور ج ۲۰ صفحه ۱۳۲ تاریخ: ۶/۵/۱۳۶۶

مصاف



طبقه بندی: ولایت فقیه  
برچسب ها: الی بیت المقدس یهود شیعه امام زمان  

سه شنبه 15 مهر 1393 |

به سوی یک آخرالزمان مصنوعی و جعلی

 

 رابینو فتیش خاخام یهودیان در سال 1952 در کنگره خاخام‌های دنیا گفت :"...اما امروز خیانتکاریها و

 

 

  فتنه‌انگیزیهای این عده ، ابعاد به‌مراتب‌گسترده‌تر و جدی‌تری به‌خود گرفته است. حرکت جدید سردمداران،

 

 

  نخبگان و رهبران صهیونیسم جهانی به حدی جدی، گسترده و عمیق شده است که به‌راستی می‌خواهند جنگ

 

 

  جهانی سوم را وحشیانه‌تر از سایر جنگها به راه اندازند..."

 

 

به سوی یک آخرالزمان مصنوعی و جعلی

 



 فیلم "بابل پس از میلاد" از دیگر فیلم‌های موج موسوم به آثار آخرالزمانی به شمار می‌آید که چندی است به
 
عنوان جریان اصلی سینمای آمریکا خود را مطرح ساخته است. فیلم هایی درباره سرانجام جهان یا به قول
 
خودشان پایان روزها ، ظهور مسیح موعود یا مشیا (همان مسیح موردنظر قوم یهود که قرن هاست
 
(انتظارش را می‌کشند) و یا بازگشت حضرت مسیح (علیه السّلام) که مدنظر مسیحیان به خصوص
 
پروتستان هاست. در این گونه آثار به وقایع آخرالزمان از زاویه نگاه فوق پرداخته می‌شود ، از غلبه نیروی
 
شر یا ضد مسیح گرفته تا نبردهای واپسین موسوم به آرماگدون و تا تلاش‌های جناح خیر برای پیروزی در
 
آن جنگ به نمایش در می‌آید. فیلم هایی که در آنها جهان کنونی در شاکله ای سیاه و تاریک و در تسخیر
 
جنایتکاران و تروریست‌ها نمایانده می‌شود. از همین رو عده بسیاری در انتظار مسیح موعود هستند تا این
 
دنیای آشفته و تاریک را به سامان رساند و انسانها را از سیاهی و تاریکی نجات بخشد. اگرچه در تبلیغات و
 
غوغای منتظران این مسیح (یعنی گروه وسیعی به نام اوانجلیست‌ها که از پروتستانتیزم منشعب شده اند و
 
بخشی از یهودیان ممزوج با این فرقه)، او دیگر لزوما وجه ماورایی و الهی نداشته و موجودی کاملا زمینی
 
است. چنانچه در فیلم "مگی دو " ، رییس جمهوری آمریکا ، نقش مسیح موعود را برعهده دارد یا در
 
مجموعه نارنیا ، این اصلان شیر است که ادعا شده به عنوان مسیح موعود ، برانگیخته می‌شود یا در فیلم
 
هایی همچون "رمز داوینچی" و "قطب نمای طلایی" (از مجموعه "نیروی اهریمنی") ، یک دختر یا زن ،
 
به نقش مسیح آخرالزمان در می‌آید و یا در مجموعه فیلم‌های "هری پاتر" ، "ارباب حلقه ها" ، "جنگ‌های
 
ستاره ای" ، "ماتریکس" و ...یک پسر یا مرد به نام‌های گوناگون مانند "هری پاتر" ، "آراگورن" ، "لوک
 
اسکای واکر" ، "نیو" و ...آن نجات بخش آخرین به شمار می‌آید که اغلب نیز با عنوان "The One"
خطاب می‌شود.

فیلم "بابل پس از میلاد" را متیو کاسوویتس ساخته است که از وی آثاری مانند " گاتیکا" ، "رودخانه‌های ارغوانی" و "نفرت" را به خاطر داریم ، ضمن اینکه بازی‌های قابل قبولی از وی در فیلم‌های "مونیخ" ، "آستریکس و اوبلیکس:ماموریت کلئوپاترا" ، "Birthday Girl" ، "آملی" ، "نردبان جیکوب"و "عنصر پنجم" شاهد بودیم.
منبع:مصاف



ادامه مطلب

طبقه بندی: صهیونیزم  
برچسب ها: الی بیت المقدس یهود شیعه امام زمان  

سه شنبه 15 مهر 1393 |

ذوالقرنین

 او سه لشگرکشى مهم داشت ؛ به غرب ، به شرق و به منطقه اى که در آنجا یک تنگه کوهستانى وجود داشت و در هر یک از این سفرها با اقوامى برخورد کرد.

ذوالقرنین در کلام امیرالمومنین علیه السلام

 

 
قرآن کریم خطاب به پیغمبر مى فرماید: ((از تو درباره ذوالقرنین مى پرسند، بگو به زودى گوشه اى از سرگذشت او را براى شما بازگو مى کنم )) (کهف / 83).
 
سپس اضافه مى کند: ((ما به او در روى زمین قدرت و حکومت بخشیدیم و اسباب هر چیز را در اختیارش گذاشتیم ، او هم از این وسایل استفاده کرد تابه غروبگاه آفتاب رسید. در آنجا احساس کرد و در نظرش مجسم شد که خورشید در چشمه یا دریاى تیره و گل آلودى فرو مى رود)) (کهف / 86 - 84).
 
((به ذوالقرنین گفتیم : آیا مى خواهى آنان را مجازات کنى و یا روش ‍ نیکویى را در میان آنان انتخاب مى کنى ؟)) (کهف / 86 )
 
ذوالقرنین گفت : ((اما کسى را که ستم کرده است مجازات خواهیم کرد، سپس به سوى پروردگارش باز مى گردد و خداوند او را عذاب شدید خواهد نمود)) (کهف / 86)
 
این ظالمان و ستمگران ، هم مجازات این دنیا و هم عذاب آخرت را مى چشند.
 
((و اما کسى که ایمان آورد و عمل صالح انجام داد، پاداشى نیکوتر خواهد داشت و ما فرمان آسانى به او خواهیم داد)) ( کهف / 88).
 
شاید هدف ذوالقرنین از این بیان اشاره به این است که مردم در برابر دعوت من به توحید و ایمان و مبارزه با ظلم و شرک و فساد به دو گروه تقسیم خواهند شد. کسانى تسلیم این برنامه سازنده الهى شوند که مطمئنا پاداش ‍ نیک خواهند داشت و در امنیت و آسودگى خاطر زندگى خواهند کرد و کسانى در برابر این دعوت موضع گیرى خصمانه داشته باشند و به شرک و ظلم و فساد ادامه دهند، که مجازات خواهند شد.
 
ذوالقرنین پس از آنکه سفر خود را به غرب پایان داد، عزم شرق کرد قرآن مى فرماید: ((بعد از آن ، از اسباب و وسایلى که در اختیار داشت دوباره بهره گرفت و همچنان به راه خود ادامه داد تا به خاستگاه خورشید رسید، در آنجا دید که خورشید بر جمعیتى طلوع مى کند که در برابر تابش آفتاب برایشان پوششى قرار نداده بودیم و هیچ گونه سایبانى نداشتند)). (کهف / 90 89)
 
این جمعیت در سطحى بسیار پایین از زندگى انسانى بودند، تا آنجا که برهنه زندگى مى کردند و یا پوشش بسیار کمى داشتند که بدنشان را از آفتاب نمى پوشانید.
 
آرى ، ((چنین بود کار ذوالقرنین و ما به خوبى مى دانیم که او چه امکاناتى (براى پیشبرد اهداف خود) در اختیار داشت )). (کهف / 91)
 
 
صفات برجسته ذوالقرنین
از قرآن به خوبى استفاده مى شود که ذوالقرنین داراى صفات برجسته و ممتازى بود که به این قرار است :
 
- خداوند اسباب پیروزى‌ها را در همه ابعاد در اختیار او گذاشت .
 
- او سه لشگرکشى مهم داشت ؛ به غرب ، به شرق و به منطقه اى که در آنجا یک تنگه کوهستانى وجود داشت و در هر یک از این سفرها با اقوامى برخورد کرد.
 
- او مردى با ایمان ، عادل و مهربان بود و از طریق عدل و داد منحرف نمى شد؛ به همین جهت مشمول لطف خاص پروردگار بود و به مال و ثروت دنیا علاقه اى نداشت .
 
- او به خدا و روز رستاخیز ایمان داشت .
 
- او سازنده یکى از مهمترین و نیرومندترین سدها بود، که در آن به جاى آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شد که اگر مصالح دیگرى هم در ساختمان آن به کار رفته بود، فرع بر این فلزات بود. هدف او از ساختن این سد، کمک به گروهى مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاءجوج و ماءجوج بوده است .
 
- قبل از نزول قرآن نام او در میان جمعى از مردم شهرت داشت ، از این رو قریش یا یهود از پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) درباره آن سؤ ال کردند.
 
- در قرآن چیزى بر پیامبرى او تصریح نشده است ولى در الفاظ آن تعابیرى است که از پیامبرى او خبر مى دهد. در روایات اسلامى از ذوالقرنین با عنوان ((عبد صالح )) نام برده شده است .
 
 
ذوالقرنین در روایات
ذوالقرنین در کلام امیرالمومنین  (علیه السلام )
در کتاب اکمال الدین به سند خود از اصبغ بن نباته روایت (1) کرده است که ابن الکوا در محضر على (علیه السلام ) که بر فراز منبر بود، برخاست و گفت : یا امیرالمؤ منین ! ما را از داستان ذوالقرنین خبر بده ؛ آیا پیغمبر بوده است و یا پادشاه ؟ مرا از دو قرن او خبر بده ؛ آیا از طلا بوده یا از نقره؟
 
حضرت فرمود: نه پیغمبر بود و نه پادشاه . دو قرنش نیز، نه از طلا بود و نه از نقره . او مردى بود که خدا را دوست مى داشت و خدا هم او را دوست داشت . او خیرخواه خدا بود، خدا هم برایش خیر مى خواست . از این رو او را ذوالقرنین ، نامیدند که قومش را به سوى خدا دعوت مى کرد و آنان او را زدند و یک طرف سرش را شکستند. پس از مدتى از مردم غایب شد و بار دیگر به سوى آنان برگشت ؛ این بار هم او را زدند و طرف دیگر سرش را شکستند. اینک در میان شما نیز کسى مانند او هست . (اکمال الدین ، انتشارات اسلامى ، ص 393.انشاء الله در بخش بعدی این نوشتار به مباحثی چون؛ همنشینی ذوالقرنین با صالحان، علت نامگذاری وی و پرسش‌های دیگر راجع به این شخصیت پاسخ داده خواهد شد.
 
پی نوشت:
1)مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر ((المیزان )) در ذیل این روایت مى فرماید اینکه در این روایت فرمود: ((اینک در میان شما نیز مانند او هست )) مقصودش خودش بود، چون یک طرف فرق مبارک ایشان از ضربت عمرو بن عبدود شکافته شد و طرف دیگر به ضربت عبدالرحمن بن ملجم مرادى (لعنة الله علیه ) که با همین ضربت دومى شهید گردید. (المیزان ، ج 13، ص 521 - 510).


منبع: شیعه نیوز/مصاف


طبقه بندی:   
برچسب ها: الی بیت المقدس یهود شیعه امام زمان ذوالقرنین 

سه شنبه 15 مهر 1393 |

ارتباط بین مهدویت و ولایت فقیه

 

دهۀ مهدویت(مهدویت و ولایت فقیه)

ارتباط بین مهدویت و ولایت فقیه

 

انديشه سياسي شيعه در عصر غيبت کبري با نظريه «ولايت فقيه» گره خورده است.از نظر لغوي، «ولايت» مشتق از «و، ل، ي» است و به کسر و فتح «واو» استعمال مي‏شود.

اين کلمه بر معاني متعددي نظير نصرت و ياوري، تصدّي امر غير، و سلطه و سرپرستي، دلالت دارد. از ميان اين معاني متعدّد، معناي تصدي و سرپرستي و تصرّف در امر غير، با آنچه از ولايت فقيه اراده مي‏شود، تناسب بيشتري دارد. کسي که متصدّي و عهده‏ دار امر مي‏شود، بر آن ولايت يافته و مولا و وليّ آن امر محسوب مي‏شود. بنابراين، کلمه ولايت و هم ريشه‏ هاي آن (مانند وليّ، توليت، متولّي و والي) دلالت بر معناي سرپرستي، تدبير و تصرف دارد. اين گونه کلمات، معناي تصدّي و سرپرستي و اداره شئون فرد ديگر - مولا عليه - را افاده مي‏کند و نشان مي‏دهد که وليّ و مولا سزاوارتر از ديگران در اين تصرف و تصدي است و با وجود ولايت اين مولي و وليّ، ديگران فاقد حق تصرّف و تصدّي و سرپرستي در شئون آن فرد هستند. [1] .
در اصطلاح «زعيم و ولي فقيه» کسي است که عالم به سياست‏هاي ديني و برقرار کننده عدالت اجتماعي در ميان مردم باشد. طبق اخبار، او دژ اسلام و وارث پيامبران و جانشين پيامبر خدا و همچون پيامبران بني‏ اسرائيل بوده، بهترين خلق خدا بعد از ائمه است. مجاري امور و احکام و دستورها، به دست او بوده و حاکم بر زمامداران است. [2] .
مسأله «ولايت فقيه» گرچه ريشه کلامي دارد؛ ولي جنبه فقهي آن موجب گرديده تا فقها از روز نخست، در ابواب مختلف فقهي از آن بحث کنند و موضوع ولايت فقيه را در هر يک از مسائل مربوطه روشن سازند. در باب جهاد و تقسيم غنايم و خمس و گرفتن و توزيع زکات و سرپرستي انفال و نيز اموال غايبين و قاصرين و باب امر به معروف و نهي از منکر و باب حدود و قصاص و تعزيرات و مطلق اجراي احکام انتظامي اسلام، فقها از مسأله «ولايت فقيه» و گستره آن بحث کرده‏ اند. [3] .
مقصود از مطلقه بودن ولايت فقيه گستره دامنه ولايت فقيه است، که در شعاع مسؤوليت رهبري سياسي او است و تمامي ابعاد مربوط به مصالح امت را شامل مي‏شود (از جمله اجراي تمامي احکام انتظامي اسلام). در مقابل آن، ولايت‏هاي خاصّ، مانند ولايت پدر درباره ازدواج دختر يا ولايت پدر و جد در رابطه با تصرفات مالي فرزندان صغير قرار دارد.
اساساً اضافه شدن ولايت به وصف عنواني «فقيه» محدوديت آن را در چارچوب فقه مي‏رساند، در واقع فقه او است که حکومت مي‏کند، نه شخص او. پس هيچ گونه قاهريت و حاکميت اراده شخصي در کار نيست.
از همين جا، مسؤوليت مقام رهبري - در اسلام - در پيشگاه خدا و مردم روشن مي‏گردد. او در پيشگاه خدا مسؤول است تا احکام را کاملاً اجرا نمايد و در مقابل مردم مسؤول است تا مصالح همگاني را به بهترين شکل ممکن تأمين نمايد و عدالت اجتماعي را در همه زمينه‏ ها و به صورت گسترده و بدون تبعيض اجرا کند و هرگز در اين مسؤوليت کوتاه نيايد. [4] .
فرق ميان ولايت فقيه و مرجعيت فتوا
ميان زعامت و مرجعيت فتوا چند فرق مي‏توان ذکر کرد:
يک. زعيم و ولي فقيه، گذشته از علم به قوانين الهي و عدالت و اجتهاد، بايد داراي احاطه به سياست‏هاي ديني و شجاعت و مديريت الکافي براي رهبري بوده و از مسائل اجتماعي و سياسي روز آگاه باشد.
دو. وقتي زعيم و ولي فقيه بنا به مصالح مردم حکمي صادر مي‏کند، بر همه - حتي بر کساني که از ديگري تقليد مي‏کنند - آن حکم واجب مي‏شود؛ چنان که وقتي مرحوم ميرزاي شيرازي‏رحمه الله زعيم ديني و سياسي، حکم تحريم تنباکو را صادر فرمود يا مرحوم ميرزا محمدتقي شيرازي حکم جهاد دادند، همه حتي علما تبعيت کردند.
اگر فرد لايق که داراي اين دو خصلت (علم به قانون و عدالت) است، به پا خاست و تشکيل حکومت داد؛ همان ولايتي را که حضرت رسول اکرم‏صلي الله عليه وآله در امر اداره جامعه داشت، دارا مي‏باشد و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. [5] .
سه. مقام مرجعيت فتوا مي‏تواند در يک زمان متعدد باشد و هر کس هر مجتهدي را پارسا و داناتر تشخيص دهد، از وي پيروي کند. اما مقام زعامت و ولايت فقيه نمي‏تواند متعدد باشد؛ چه اين مقام با ابعاد سياسي، فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و دفاعي بايد داراي يک قدرت مرکزي باشد وگرنه موجب تشتت و چند دستگي امت خواهد شد و وحدت کلمه از بين خواهد رفت. از اين رو در هيچ زماني بيش از يک امام نبوده است.
چهار. کار مرجعيت فتوا را مي‏توان تداوم کار نبوّت؛ يعني، ابلاغ قوانين الهي به مردم و کار ولايت فقيه را تداوم کار امامت، يعني، مسؤوليت اجرا و پياده کردن قوانين دانست.
پنج. از شرايط مرجعيت فتوا اعلميت است؛ ولي براي رياست ديني، زعامت و ولايت فقيه آگاهان ديني، اعلميت و يا اولويت را شرط مي‏دانند.
اساساً فقها، ولايت فقيه را در راستاي خلافت کبري و در امتداد امامت دانسته‏ اند و مسأله رهبري سياسي را - که در عهد حضور براي امامان معصوم ثابت بوده - همچنان براي فقهاي جامع شرايط و داراي صلاحيّت در دوران غيبت ثابت دانسته‏ اند. آنان مسأله «تعهد اجرايي» را در احکام انتظامي اسلام، مخصوص دوران حضور ندانسته، بلکه آن را پيوسته ثابت و برقرار مي‏شمارند.
امام خميني‏ رحمه الله در اين باره مي‏فرمايد: «تمامي دلايلي که براي اثبات امامت، پس از دوران عهد رسالت آورده ‏اند، به عينه درباره ولايت فقيه، در دوران غيبت جاري است. عمده ‏ترين دليل، ضرورت وجود کساني است که ضمانت اجرايي عدالت را عهده دار باشند؛ زيرا احکام انتظامي اسلام مخصوص عهد رسالت نبوده يا عهد حضور نيست؛ لذا بايستي همان‏گونه که حاکميت اين احکام تداوم دارد، مسؤوليت اجرايي آن نيز تداوم داشته باشد و فقيه عادل و جامع الشرايط، شايسته ‏ترين افراد براي عهده دار شدن آن مي‏باشد». [6] .
از آنجايي که اين بحث دامنه گسترده‏اي دارد تنها در اينجا ارتباط بين اين واژه و مهدويّت به اجمال بيان شد. علاقه‏مندان مي‏توانند به کتاب‏هاي مفصل مراجعه نمايند.
[1] ر.ک: الغدير، ج 1، ص 649 - 609.
[2] امام خميني‏رحمه الله، الرسائل، ج 2، ص 102 - 94.
[3] محمدهادي معرفت، ولايت فقيه، مقدمه.
[4] همان، ص 10 و 11.
[5] امام خميني‏ رحمه الله، ولايت فقيه، ص 163.
[6] محمدهادي معرفت، ولايت فقيه، ص 43. 
منبع: وبلاگ مهدویت/مصاف

 



طبقه بندی: ولایت فقیه  
برچسب ها: الی بیت المقدس یهود شیعه امام زمان  

سه شنبه 15 مهر 1393 |

مراقب باشیم انتظار ما انتظار یهودی نباشد!

 

 آری، یهودیان مدینه به دیگران همچون محرومان و بی خبران می‌نگریستند، اما خود از بیعت با پیامبر موعود بازماندند، چرا که با آن حضرت فاصله‌ی اخلاقی داشتند. در مقابل سلمان‌ها و اویس‌ها که در ظاهر از دوران و بی خبران بودند

 

مراقب باشیم انتظار ما انتظار یهودی نباشد!

 

 
 «همین انتظار كه امروز ما نسبت به حضرت مهدی (عج) داریم، یهود نسبت به پیامبر اسلام داشتند. یهودیان بر اساس همین انتظار... به سوی مدینه روانه شدند و در اطراف آن خیبر، فدك و... سكنی گزیدند تا به هنگام ظهور پیامبر آخر الزمان نخستین بیعت كنندگان با او باشند... اما وقتی پیامبر موعود به رسالت مبعوث شد، نه تنها با او بیعت نكردند، بلكه در مقابل انجام رسالتش خدعه، توطئه و صف آرایی كردند.
 
آنها گمان می كردند كه فاصله شان با پیامبر فاصله زمانی است، در حالیكه با آن حضرت، فاصله ی اخلاقی داشتند.
فاصله ی ما با مهدی موعود (عج) نیز فاصله ی اخلاقی و معنوی است این فاصله اگر برداشته نشود، دیر یا زود ما را از امام زمانمان جدا خواهد ساخت...

و در مقابل چه بسیار كسانی كه در ظاهر از بی خبران بسیار دورند، اما به دلیل آگاهی و پاكی درونی در واقع با امام عصر (عج) نزدیكند و پس از ظهورش بلافاصله به او می پیوندند.»1
 
آری، یهودیان مدینه به دیگران همچون محرومان و بی خبران می نگریستند، اما خود از بیعت با پیامبر موعود بازماندند، چرا كه با آن حضرت فاصله ی اخلاقی داشتند. در مقابل سلمان ها و اویس ها كه در ظاهر از دوران و بی خبران بودند، پس از بعثت پیامبر خود را به پیامبر رساندند و بیعت كردند، چون فاصله ی معرفتی و اخلاقی را در نوردیده بودند. اما فاصله ی ما با امام زمان (عج) چقدر است؟ خدا كند ما به سرنوشت یهودیان مدینه دچار نشویم...
 
امام مهدی علیه السلام: «وَ لَوْ اَنَّ أشیاعَنا وَ فَقَّهُمُ اللّه ُ لِطاعَتِهِ، عَلى اجْتِماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ، لَما تأخَرَّ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقائنا، وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمْ السَّعادَةُ بِمُشاهِدَتِنا، عَلى حقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُمْ بِنا، فَما یَحْبِسُنا عَنْهُمْ إلاّ ما یَتَّصِلُ بِنا مِمّا نُكْرِهُهُ.»2، از امام زمان علیه السلام نقل شده كه فرمود: اگر دلهاى شیعیان ما ـ كه خداوند آنان را براى اطاعت خودش موفق كند ـ در وفا كردن به پیمانشان یكى بود هرگز سعادت و ملاقات ما از آنان به تأخیر نمى افتاد، بلكه سعادت دیدار با ما همراه با شناخت و صداقت براى آنان زود به دست مى آمد، چیزى جز كارهاى ناشایست آنان ما را از ایشان محبوس نمى سازد.
ارتباط با امام (عج) از راه دعا به ویژه دعاهای زیبایی؛ مانند دعاى ندبه، زیارت آل یاسین، دعاى عهد، دعای فرج و... که از طرف بزرگان بسیار توصیه شده است

 

چه کنیم که ما نشویم یهودیان مدینه ؟!

 

 
گرچه آن حضرت از نظر ما غایب است، اما به ما اشراف و آگاهی دارد و بر اعمال و رفتار ما ناظر است. بنابراین، تمام وظایفی که قرآن مجید و پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام) برای یک فرد مسلمان تعیین و بیان فرموده اند در زمان غیبت نیز متوجه ما است که همه این وظایف را می توان در یک جمله خلاصه کرد و گفت بزرگ ترین وظیفه شیعیان در عصر غیبت انتظار فرج و ظهور دولت جهانی حضرت مهدی (عج) است. اما با عنایت به این که انتظار فرج یک شعار نیست، بلکه یک فرهنگ است و مجموعه ای از وظایف و تکالیف است که باید عملی شود تا یک فرد، منتظر حقیقی مولا و امام خود باشد. ما در این جا به طور خلاصه به بخشی از آنها اشاره می کنیم:
 
1. معرفت و شناخت کامل دین یعنی در بخش عقاید، اخلاق، احکام و وظایف، منتظر باید تفکر اسلامى خویش را سامان داده و وضعیت روحى و ایمان درونى خود را تقویت کند.
 
2. مطالعه در جهت معرفت و شناخت هر چه بیشتر امام‏ زمان (عج).
 
3. پیروی کامل از قرآن و فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) به عنوان نزدیک ترین افراد به پیامبر اکرم (ص) و آگاه ترین افراد از حقایق دین.
 
4. اطاعت از نایبان بر حق امام زمان (مراجع معظم تقلید به ویژه ولى فقیه) و همراه و هم‏گام با آنان و زمینه ظهور را فراهم کردن.
 
5. اتحاد و همبستگی با دیگر مسلمانان به ویژه شیفتگان و منتظران واقعی آن حضرت.
 
6. کسب آمادگی فکری و فرهنگی جهت آشنا ساختن مردم با حقایق دین و مقابله با خرافات، شبهات و گرایش های انحرافی.
 
7. امیدوارى بر قیام و انقلاب آن حضرت و امید دادن به دیگران و زنده نگه داشتن امید به گشایش همه امور.
 
8. رعایت تقوا ، خود را در محضر خدا دانستن، ترک گناه و خشکانیدن زمینه گناه در جامعه.
 
9. توجه قلبی امام عصر (عج) در شبانه روز و او را مطلع از اعمال خود دانستن و اسوه قرار دادن امام.
 
10. ارتباط با امام (عج) از راه دعا به ویژه دعاهای زیبایی؛ مانند دعاى ندبه، زیارت آل یاسین، دعاى عهد، دعای فرج و... که از طرف بزرگان بسیار توصیه شده است.
 
11. صبر کردن در برابر آزار و تکذیب و سایر محنت ها و سفارش به حق و صبر و مبارزه همه جانبه در برابر دشمن.
 
12. ایجاد محبت امام ‏عصر (عج) در دل دیگران در میان مردم با ذکر احادیث، کرامات، مناقب و فضایل واقعی و معتبر ایشان و عنایت او به مردم به عنوان امام مهربان و دلسوز.
 
13. تقویت و بزرگ داشت شعائر اسلامی؛ نظیر حج و عمره و مجالس مذهبی برای آشنایی با معارف اسلام.
 
14. دلبستگی و محبت به امام (علیه السلام) و اظهار اشتیاق به نزدیک شدن به آن حضرت با مداومت در انجام امور خیر و ثواب، مخصوصا به نیابت از ایشان؛ نظیر بنا های عام المنفعه، اطعام مساکین، پرداخت صدقه براى سلامتى آن عزیز و یا حواله نمودن ثواب‏هایى براى آن حضرت.
 
15. آماده سازی محیط برای تشکیل حکومت عدل جهانی و اجرای عدالت و ریشه کن شدن درخت ستم.
 
16. جلوگیری از نفوذ شیطان های داخلی و خارجی در دین و فرهنگ و ملیت و آب و خاک. بیزاری جستن از دشمنان امام و خالص کردن حب و بغض ها.
 
17. اهتمام در ادای حقوق برادران دینی و دفاع و یاری شیعیان واقعی.
 
اینها بخشی از وظایف ما در زمان غیبت است.
 
برای آگاهی بیشتر می توانید رجوع کنید به: مکیال المکارم، ج 2، موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، بخش 8، "تکالیف عصر غیبت" (که به هشتاد وظیفه و تکلیف در عصر غیبت اشاره شده است).
پی نوشت:
1) فرازی از سخنرانی آیت الله حائری شیرازی
2) بحارالانوار 53، 177
 

بخش مهدویت تبیان

منبع:مصاف / منتظران منجی


طبقه بندی: ظهور  
برچسب ها: الی بیت المقدس یهود شیعه امام زمان  

سه شنبه 15 مهر 1393 |

سیمای یهود در قران

 قوم یهود از دشمنان دیرینه اسلام به شمار می رود و با رسول گرامی اسلام به جنگ برخاستند و با مشرکان و کفار قریش دست به توطئه های مختلفی زدند. اکنون نیز که قرنها از رسالت پیامبر خاتم می گذرد، اسرائیل یکی از دشمنان سر سخت دنیای اسلام است. صهیونیسم که همان یهودیان افراطی هستند، اکنون کشور فلسطین را اشغال کرده اند و با کمک قدرتهای بزرگ و از جمله آمریکا با مسلمانان به جنگ برخاسته اند و روز قدس در واقع یادآور دشمنی دیرینه یهود با اسلام و مسلمانان است. در این مقاله ویژگیهای یهود را از منظر قرآن ذکر کرده ایم. در یک نگاه کلی ایات مربوط به یهود را می توان به دو گروه تقسیم نمود: الف) عقاید و باورهای یهود؛ ب) کارشکنیها و فعالیتهای تخریبی علیه مسلمانان.

الف) عقاید و باورهای یهود

1. دشمنی با مؤمنین:

لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا؛مائده/82

به طور مسلّم ( ای پیامبر ) دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت.

2. اذیت و آزار مؤمنین:

لَتُبْلَوُنَّ فی أَمْوالِکُمْ وَ أَنْفُسِکُمْ وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا أَذًی کَثیرًا وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذلِکَ مِنْ عَزْمِ اْلأُمُور؛ِ آل عمران/186

به یقین (همه شما) در اموال و جانهای خود، آزمایش می شوید و از کسانی (یهودیان) که پیش از شما به آنها کتاب (آسمانی) داده شده است و (همچنین) از مشرکان، سخنان آزار دهنده فراوان خواهید شنید و اگر استقامت کنید و تقوا پیشه سازید (شایسته تر است؛ زیرا) این از کارهای مهم و قابل اطمینان است.

3. عقیده یهود در مورد خودشان:

وَ قالَتِ الْیهُودُ وَ النَّصاری نَحْنُ أَبْناءُ اللّهِ وَ أَحِبّاؤُهُ؛ مائده/18 یهود و نصاری گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان ( خاص ) او هستیم.

4. عقیده یهود درباره خداوند:

وَ قالَتِ الْیهُودُ یدُ اللّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ ایدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یداهُ مَبْسُوطَتانِ؛ مائده/64 .

و یهود گفتند: « دست خدا ( با زنجیر ) بسته است». دستهایشان بسته باد! بلکه هر دو دست ( قدرت ) او، گشاده است.

5. طغیان و سرکشی یهود:

وَ قَضَینا إِلی بَنی إِسْرائیلَ فِی الْکِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی اْلأَرْضِ مَرَّتَینِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبیرًا ، فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَیکُمْ عِبادًا لَنا أُولی بَأْسٍ شَدیدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّیارِ وَ کانَ وَعْدًا مَفْعُولاً؛ اسراء4/5

ما به بنی اسرائیل در کتاب ( تورات ) اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد و برتری جویی بزرگی خواهید نمود. هنگامی که نخستین وعده فرا رسد، گروهی از بندگان پیکار جوی خود را بر ضد شما بر می انگیزیم ( تا شما را سخت در هم کوبند، حتی برای به دست آوردن مجرمان ) خانه ها را جست وجو می کنند و این وعده ای است قطعی.

6. قساوت و سنگدلی:

ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذلِکَ فَهِی کَالْحِجارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً؛ بقره/74

سپس دلهای شما ( خطاب به یهود ) بعد از واقعه سخت شد، همانند سنگ یا سخت تر.

7. ایمان نداشتن به نبوت:

وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتّی نَرَی اللّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْکُمُ الصّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ؛ بقره/55 .

و (نیز به یاد آور) هنگامی را که گفتید: « ای موسی! هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد، مگر اینکه خدا را آشکار ببینیم ». پس صاعقه شما را گرفت؛ در حالی که تماشا می کردید.

8. کفران نعمت:

وَ إِذْ قُلْتُمْ یا مُوسی لَنْ نَصْبِرَ عَلی طَعامٍ واحِدٍ فَادْعُ لَنا رَبَّکَ یخْرِجْ لَنا مِمّا تُنْبِتُ اْلأَرْضُ مِنْ بَقْلِها وَ قِثّائِها وَ فُومِها وَ عَدَسِها وَ بَصَلِها؛بقره/61

و (نیز ای یهود! به خاطر آورید) زمانی را که گفتید: « ای موسی ! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفا کنیم. از خدای خود بخواه که از آنچه زمین می رویاند؛ از سبزیجات، خیار، سیر، عدس و پیازش برای ما فراهم سازد.

9. کشتار انبیا:

وَ ضُرِبَتْ عَلَیهِمُ الذِّلَّةُ وَ الْمَسْکَنَةُ وَ باءُو بِغَضَبٍ مِنَ اللّهِ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کانُوا یکْفُرُونَ بِایاتِ اللّهِ وَ یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ الْحَقِّ ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یعْتَدُونَ؛ بقره/61

و مُهر ذلت و نیاز بر پیشانی آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدایی شدند؛ چون آنان بایات الهی، کفر می ورزیدند و پیامبران را به ناحق می کشتند، اینها به خاطر آن بود که گناهکار و متجاوز بودند.

10. انداختن نارساییها و مشکلات به گردن رهبری:

وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَیئَةٌ یطَّیرُوا بِمُوسی وَ مَنْ مَعَهُ؛ اعراف/131

وقتی که بدی ( و بلا ) به آنها می رسید، می گفتند: « از سوی موسی و کسان اوست».

11ـ فراموش کردن خدمات دیگران:

وَ إِذْ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیکُمْ إِذْ أَنْجاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ وَ یذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یسْتَحْیونَ نِساءَکُمْ وَ فی ذلِکُمْ بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظیمٌ؛ إبراهیم/6

و ( به خاطر بیاورید ) هنگامی را که موسی به قومش گفت: نعمت خدا بر خود را به یادداشته باشید، زمانی که شما را از ( چنگال ) آل فرعون رهایی بخشید. همانا شما را به بدترین وجهی عذاب می کردند، پسرانتان را سر می بریدند و زنانتان را ( برای خدمتکاری ) زنده نگه می داشتند و در این، آزمایش بزرگی از طرف پروردگارتان برای شما بود.

12. اذیت و آزار پیشوا و رهبری:

وَ إِذْ قالَ مُوسی لِقَوْمِهِ یا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنی وَ قَدْ تَعْلَمُونَ أَنّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیکُمْ؛ صف/5

و ( به یاد آورید ) هنگامی را که موسی به قومش گفت: ای قوم من! چرا مرا آزار می دهید، با اینکه می دانید من فرستاده خدا به سوی شما هستم؟!

13. عهد شکنی:

فَبِما نَقْضِهِمْ میثاقَهُمْ لَعَنّاهُمْ وَ جَعَلْنا قُلُوبَهُمْ قاسِیةً ؛ مائده/13

( بنی اسرائیل را ) به خاطر پیمان شکنی، از رحمت خویش دور ساختیم و دلهای آنان را سخت و سنگین نمودیم.

14. تحریف کلام خداوند:

یحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ؛ مائده/13

سخنان ( خدا ) را از موضعش تحریف می کنند.

ب) کارشکنیها و فعالیتهای تخریبی علیه مسلمانان

1. تفرقه افکنی بین مؤمنین:

وَالَّذینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرارًا وَ کُفْرًا وَ تَفْریقًا بَینَ الْمُؤْمِنینَ؛ توبه/107

( گروه دیگر از آنها ) کسانی هستند که مسجدی ساختند برای زیان رساندن ( به مسلمانان ) و ( تقویت ) کفر، و تفرقه افکنی میان مؤمنان.

2. پناه دادن به عناصر ضد الهی:

وَ إِرْصادًا لِمَنْ حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ؛ توبه/107

و ( مسجد ضرار ) کمین گاهی بود برای کسی که از پیش، با خدا و پیامبرش مبارزه کرده بود.

3. آواره کردن شهروندان:

یقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنا إِلَی الْمَدینَةِ لَیخْرِجَنَّ اْلأَعَزُّ مِنْهَا اْلأَذَلَّ ؛ منافقون/8

می گویند:« اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان، ذلیلان را بیرون می کنند».

4. سیاست محاصرة اقتصادی:

هُمُ الَّذینَ یقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلی مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللّهِ حَتّی ینْفَضُّوا ؛ منافقون/7

آنها کسانی هستند که می گویند: « به افرادی که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند».

5. عدم خرسندی از مسلمانان مگر با پیروی از یهود:

وَ لَنْ تَرْضی عَنْکَ الْیهُودُ وَ لاَ النَّصاری حَتّی تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَی اللّهِ هُوَ الْهُدی؛ بقره/120

هرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد، تا ( به طور کامل، تسلیم خواسته های آنها شوی و ) از ایین ( تحریف یافته ) آنان، پیروی کنی. بگو ( ای پیامبر ): « هدایت الهی ، تنها هدایت است».

و امروز اسرائیل که ادامه دهنده تفکرات خصمانه یهود افراطی دیروز است، با اعمال و رفتار وحشیانه و غیرانسانی به ساحت قدس شریف و همجواران آن، قصد استثمار و استعمار تمامی سرزمینها را دارند ... به امید نابودی نهایی یهود به دست منجی مظلومان.

پایگاه اطلاع رسانی حوزه



طبقه بندی: یهود  
برچسب ها: الی بیت المقدس یهود شیعه امام زمان  

سه شنبه 15 مهر 1393 |

موضوع مهدویت و ظهور امام زمان(عج) وعده قطعی الهی است

رهبر انقلاب اسلامی ، در جمع اساتید، محققان، مسئولان و کارکنان مؤسسه دارالحدیث و پژوهشگاه قرآن و حدیث، ضمن تشکر صمیمانه از تدوین دانشنامه امام مهدی(عج)، آن را نمونه برجسته‌ای از شناسایی خلأها و مسئله‌یابی درست، و هدیه‌ای ارزشمند به جامعه اسلامی و جامعه علمی، در آستانه عید بزرگ نیمه شعبان، خواندند و افزودند: موضوع مهدویت و ظهور امام زمان(عج) وعده قطعی الهی است که محقق شدن وعده‌هایی که در طول تاریخ، به بشریت داده شده، در واقع نوعی اطمینان‌بخشی به انسان‌هاست که آن وعده بزرگ نیز حتماً محقق خواهد شد.

ایشان پیروزی انقلاب اسلامی ایران را تحقق یکی از همان وعده‌های اطمینان‌بخش به بشریت دانستند و گفتند: چه کسی تصور می‌کرد در این منطقه بسیار حساس و در این کشور بسیار مهم و در جایی که یک رژیم مورد حمایت کامل قدرت‌های بین‌المللی حضور داشت، انقلابی براساس دین و فقه و شریعت به پیروزی برسد.

رهبر انقلاب اسلامی در همین خصوص به یک نمونه قرآنی نیز اشاره کردند و افزودند: در قرآن کریم هنگامی که داستان کودکی حضرت موسی(ع) نقل می‌شود، خداوند دو وعده به مادر آن حضرت می دهد؛ اول بازگرداندن آن کودکی که به دریا انداخته شده است و دوم رسیدن حضرت موسی(ع) به مقام پیامبری.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: تحقق وعده اول از جانب خداوند متعال، در مدت کوتاهی، در واقع اطمینان‌بخشی برای وعده دوم بود که در سال‌های بعد محقق شد.

ایشان با اشاره به اینکه اعتقاد به امام زمان(عج) و سرانجامِ حرکت کاروان بشریت در این دنیا، یکی از بخش‌های مهم جهان‌بینی ادیان الهی است، افزودند: همه ادیان الهی معتقدند کاروان بشریت در پایان راه، به یک منزلگاه مطلوب و دلگشا و دلنشینی خواهد رسید که مهم‌ترین ویژگی آن عدالت است.

ایشان گفتند: کاروان بشریت از ابتدای خلقت، در حال عبور از پیچ و خم‌های دشوار، خارزارها و لجنزارهاست تا به یک مسیر هموار و باز برسد که این مسیر هموار، همان دوران ظهور حضرت مهدی(عج) است.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه تحقق شرایط مطلوب در دوران امام زمان(عج) بصورت دفعی نخواهد بود، خاطرنشان کردند: در آن دوران نیز تنازع میان خیر و شر در طبیعت بشر ادامه خواهد داشت و در کنار افراد خوب، افراد بد نیز خواهند بود اما شرایط آن دوران به گونه‌ای است که زمینه خوب شدن انسان‌ها و تحقق عدالت بسیار فراهم است.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، پایان راه کاروان بشریت را بسیار امیدبخش خواندند و تأکید کردند: انتظار فرج، انتظاری امیدبخش و نیروبخش است و روحیه انتظار یکی از بزرگترین دریچه‌های فرج برای جامعه اسلامی است.

ایشان در پایان از زحمات و تلاش‌های حجت‌الاسلام والمسلمین ری‌شهری و اساتید و محققان مؤسسه دارالحدیث در تهیه دانشنامه امام مهدی(عج) قدردانی کردند.

پیش از سخنان رهبر انقلاب، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی ری‌شهری رئیس موسسه علمی ـ فرهنگی دارالحدیث در گزارشی با اشاره به رونمایی از دانشنامه امام مهدی(عج) در آستانه ولادت آن حضرت، اعتبارسنجی مضاعف منابع، استناد گسترده به منابع شیعه و سنی، نقد و ارزیابی دلایل غیرنقلی مهدویت، جامعیت و گزیده‌نگاری، برخورداری از تبیین و تحلیل و همچنین نقد و بررسی دیدگاه‌های مختلف، تبیین عقاید دیگر ادیان درباره منجی، جمع‌بندی و تحلیل گزارش‌های متعارض، پاسخ‌گویی به پرسش‌ها و شبهات و هشدار درباره خرافه‌گرایی را از مهم‌ترین خصوصیات دانشنامه امام مهدی(عج) خواند.

منبع:جهان منتظر



طبقه بندی: ولایت فقیه  
برچسب ها: الی بیت المقدس یهود شیعه امام زمان  

سه شنبه 15 مهر 1393 |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد
حافظ علوی

منتظریم کی شب حمله فرا میرسد...
پست الکترونیک

پروفایل مدیر وبلاگ

 

موضوعات

یهود

شیعه

امام زمان

آخرالزمان

بسیج

ظهور

صهیونیزم

ولایت فقیه

اخبار

 

برچسب ها

یهود (44)  شیعه (44)  الی بیت المقدس (43)  امام زمان (43)  بیت المقدس (5)  الی قدس (5)  اسرائیل (4)  ایران (4)  بالستیک (3)  rq170ایرانی (2)  صهیونیزم (1)  اسلام (1)  ذوالقرنین (1)  بالتیک (1)  موشک (1)  

آرشیو مطالب

آذر 1393

آبان 1393

مهر 1393

 

نویسندگان

حافظ علوی

 

پیوند ها

پایگاه جامع عاشورا

ابزار و قالب وبلاگ

پایگاه منتظران

ردیابی ماشین

حمل هوایی ماینر از چین

لیزر دوچرخه

هد اپ یسپلی کیلومتر روی شیشه

جلو پنجره لیفان ایکس 60

 

دانشنامه مهدویت

مهدویت امام زمان (عج)

پیوندهای روزانه

خرید از علی اکسپرس تحویل ایران

خرید از علی بابا

جلو پنجره جک جی 5

الوقلیون

 

امکانات جانبی

RSS 2.0

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 51
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 51
بازدید ماه : 340
بازدید کل : 1100
تعداد مطالب : 52
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1

 

 
 

لوگوی دوستان

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin